فرماندهی در عرصه ای نرم آن که امروز همچون فرامرز گلستانی ها در خطوط مختلف در حال جهاد فی سبیل الله هستند؛شرایط دارد و آن در گام اول در نوک آفند و پدآفند بودن است ثانیا سعه صدر و شجاعت سینه سپر کردن در برابر هر جنگ روانی داشتن است.
به گزارش گلستان ما ؛ محمد حیدری فعال فرهنگی اجتماعی گلستانی مطلبی را برای سایت فرستاده است که با هم می خوانیم :
آقای یاسر سجادی فر سلام علیکم
مطلب پر از تناقض ، کم وزن و موزون و آن هم بر مقدمه ای سست و توهم آمیز و قیاس مع الفارق شما را اتفاقی در فضای مجازی موبایلی مطالعه کردم.
در یک سفر کاری بودم که از طریق رسانه های کشوری تیتر شدن استان گلستان و واکنش فتنه گران سال 88 و روزنامه های اجاره ای آنان که بر نظام و انقلاب و میراث امام(ره) خروج کرده بودند را مشاهده کردم ؛
همانان که عکس امام(ره) را در دانشگاه تهران به آتش کشیدند و در روز عاشورای حسینی علاوه بر هجمه به خیمه های حسینی ، عزاداران حسینی را مورد توهین ، فحاشی و ضرب و جرح قرار دادند و البته همین مدعیان امام(ره) و انقلاب هیچ واکنشی بدان نشان ندادند و حتی بیانیه مشهور به «امت خداجوی»!؟ سر دسته ارازل و اوباش فتنه 88 را مورد باز نشر و تایید قرار دادند.
آیا اینان می توانند مدعی اخلاق حسنه محمدی ( صلی الله علیه و آله و سلم ) باشند و آنرا سرلوحه رفتار خویش قرار دهند؟ آیا این مثال قابل هضم تر و عینی تر برای شما نیست؟
غرض آنکه بر پیشانی فتنه گران 88 همچون زانوی شتر جمل! ننگ فتنه نقش بسته است و تمام این آسمان ریسمان بافی ها راهی برای پاک کردن این لکه ننگ نیست ؛ فتنه 88 ریشه در حرص و طمع نسبت به قدرت و از نقض پیمان قانون اساسی که میراث امام(ره) و ملت و شهدا بود ، حاصل شد و شک ندانید که تمام رهبران این فتنه سر در آخور آمریکای جنایتکار و انگلیس خبیث داشتند که این چنین حریم قدسی ولایت فقیه را شکستند و با میراث امام(ره) آن کردند که لشکر یزید بن معاویه کرد.
آیا این ننگ سبز که بر پیشانی دوستان شماست و 6 سال تمام همچون سایه همراه شماست و خواب راحت را بر شما حرام کرده است !عظیم است و یا این جنگ روانی بچگانه ای که فقط طراحان آن را خوش خوش می آید!؟ خود گویید و خود خندید! عجب مردان هنرمندید !؟
راویان عرصه جهاد و شهادت تعریف کرده اند که این نوع بازی های کثیف هنر فرماندهان بعثی عراقی - که در پس پرده شنود بسیم ها و دامن زدن به جنگ های روانی بودند- خوش می آمد. آنان از این روش ها بواسطه نفوذ عوامل سازمان منافقین در صفوف رزمندان و با انتقال اطلاعات شخصی فرماندهان و یا تحرکات نزدیک به آنان برای سست کردن ایمان فرماندهانی بکار می بردند که امروز اسم و رسم آنان بر کوچه های سراسر کشور نقش بسته و تصاویر آنان الهام بخش جوانان هر عصری بوده و هست.
غرض آنکه آن فرمانده بعثی در پس پرده نشسته و هدایت کننده این جنگ های روانی از هضم این معادلات معنوی عاجز بودند که این فرماندهان وقتی شهادت را در آغوش گرفته اند و در این معاشقه جز به رضای خدا راضی نیستند و هر چه بر میزان این فشارها و سختی ها افزوده می گردید خود نشانی از خاص شدن در درگاه الهی است.
آیا فتنه 88 هم آرمان است که بدان افتخار می کنید!
امروز آن فرماندهان بعثی و سر راس شورای فرماندهی حزب بعث و شورای آن کجا هستند؟ اینها نوید وعده های الهی است که در جای جای خط اصیل شهدای ما دیده می شود و همچون چراغی روشنگر راه گلستانی هاست ؛ نه آن و این حزب بازی ها و دریوزگی های سیاسی و این نشست و برخواست هایی به نام کار تشکیلاتی و حزبی فقط به بهای ارضای شهوت قدرت عده ای که شناسنامه و پرونده آنان در فتنه 88 میان مردم باز و بازخوانی شده است.
آیا این است آن آرمان! که بدان افتخار می کنید و هر روزه خود را در معرض آموزه های بلند! بزرگ مردان این آرمان مقدس !! قرار می دهید !؟
فرماندهی در عرصه ای نرم آن که امروز همچون فرامرز گلستانی ها در خطوط مختلف در حال جهاد فی سبیل الله هستند ؛ شرایط دارد و آن در گام اول در نوک آفند و پدآفند بودن است و ثانیا سعه صدر و شجاعت سینه سپر کردن در برابر هر جنگ روانی داشتن است.
ثالثا استواری و استحکام اراده ها و حرکت های رو به جلو برای صحنه های دشوارتر است . و امروز می بینم در این کارزار فرامرز گلستانی به بهترین وجه این شرایط را مهیا و البته اجر این صبر را بر این ظلم آشکار را با چشمان خودش بزودی خواهد دید که چگونه فتنه گران با شکست سنگین طراحی هایشان در آینده نزدیک پنجه بر خاک خواهند کشید تا سوراخی برای پناه گرفتن یا مفرری برای خود بیابند!
این سازماندهی های تشکیلاتی که آن را مورد اشاره قرار داده اید و به مبدا تامل آمیز آن اشاره کرده اید ؛ خود نشان می دهد که این تشکیلات ها ریشه در عمق و حتی سطح جامعه ندارد و همچون احزاب دولت ساز اصلاحات اولا: تابعی از دولت ها و ثانیا: قائم به قدرت و خود ابزاری برای رسیدن به قدرت دیگران است ؛ این یک واقعیت غیر قابل کتمان برای امثال شماست که نه مایه مباهات که مایه ناامیدی بسیاری از جوانان شده است و حتی اخیرا یک چهره سیاسی مشهور اصلاح طلب بدان انتقاد نمود . دو سال گذشت !
آیا از خود پرسیده اید همین جوانان خوش فکر گلستانی – که به این حد و مرز از توانایی ذهنی و اعتقادی رسیده اند و... - برای توسعه و آبادنی استان گلستان چکاری کرده اند !؟ آیا فکر کرده اید با بدنه مردمی ای که این روزها به امید واهی و بی تدبیری کمر زیر فشارهای اقتصادی خم کرده اند چگونه روبرو خواهید شد؟ این بیم و نگرانی سران شماست که به کابوس و خواب های بی تعبیر آنان مبدل شده است.
در این میان البته به صداقت شما آفرین می گویم که گفته اید:« این تکثر در گروهها امید بخش افزایش جسارت جوانانی است که 8 سال عشق و علاقه قلبی خود به آرمان اصلاح طلبی !! را تقیه کرده بودند !! و با این جسارت آنرا علنی خواهند کرد!!» .
اولا مبدا این تقیه!! چه مقطعی است؟ حتما خواهید گفت سال 88! ثانیا فتنه 88 با آرمان اصلاح طلبی شما چه نسبتی دارد ؟ که از این مقطع و در واقع از 9 دی سال 88 به تقیه!! متوسل شده اید ؟ ثالثا تقیه در برابر چه و چه کسی ؟ نظام جمهوری اسلامی و ...!؟
رابعا چه چیزی و از چه مقطعی به شما جسارت خروج از تقیه!؟ را داده است؟ یعنی شما برگشته اید به آرمان خودتان در سال 88 ؟ این نفاق است و نه تقیه؟ چرا که در نظام اسلامی و در برابر امام حق تقیه معنی نمی یابد بلکه آنچه معنا دارد نفاق است و این اثبات کننده این کلام حق است که بعض اصلاح طلبان بر بغی خود باقی هستند.
بدنه بی سر و پیکر اصلاح طلبی سست بنیان است
همان طور که این تعبیر در مورد رئیس و رهبر معنوی اصلاح طلبان بکار برده شد که او باقی بر فتنه و باغی بر نظام اسلامی است و امروز در حصر رسانه ای است و مکافات فتنه گری های جورج سورسی خود را می کشد.
این بدنه بی سر و پیکر اصلاح طلبی آنقدر سست بنیان است که حتی یک روز بدون دولت اعتدال نمی تواند به حیات نباتی خود ادامه دهد. امروز اصلاح طلبی با این لکه ننگ بر پیشانی رهبران و اعوان و انصار میدانی آنها قادر نیست فردای خود را در نظام سیاسی کشور پیش بینی کند و به حیات انگلی خود و چسبیدن به این جریان و آن جریان زمان حیات سیاسی، زمان و وقت می خرد.
حال آنکه از معادلات پیش روی سیاسی که اعتدال بعنوان آلترناتیو اصلی اصلاح طلبی جایگزین آن می شود و با آنان همچون پس مانده های نهضت آزادی و ... برخورد خواهد شد ؛ غافل و بی خبر است.
عرصه سیاست ، عرصه کرسی زغالی خانه ننه جان فلانی نیست که در سن 40 سالگی از زیر و بم آن مطلع شوید و این بوی خوشی که از آن سخن آورده اید داغی الاغ دجال است که برای فتنه اکبر آماده اش می کنند و اتفاقا خیلی از دوستان شما از همین الان بدنبال خارج شدن از چنین فضاهایی هستند که یکبار دیگر در آمپاس فتنه قرار نگیرند و... آن افراد خیلی هم دور نیستند همانان که ازعمق لندن برای م.ج و در روز تولد این زندانی فتنه 88 پیام سبز می فرستادند و در صفحه فیس بوک خود با جریاناتی از ... ارتباط برقرار کرده بودند!
همانان که در ذیل نامه ای موهن به رئیس قوه قضاییه وقت برای جلوگیری از اجرای یک حکم ، قصاص را با زیر سئوال بردن حکم قصاص و توهین به آن امضا و در وبلاگ خود بازنشر نمودند.
اگر اینان ذره ای آرمان خواهی که شما مدعی آن هستید را داشتند هیچ گاه اسناد و مدارک این جرایم که مشمول حدود الهی است را در فضای مجازی پاک و معدوم نمی کردند . امروز بی اعتمادی به هم در درون این مجموعه ها موج می زند و هر یک برای بری کردن خود از بعض هنجار شکنی ها در همکاری های سخاوتمندانه با....! از یکدیگر پیشی می گیرند و ...
محمد حیدری
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
درودبنده بشخصه متوجه نشدم بلاخره اصلاح طلب ها و جنبش سبز مرده اند یا هنوز زنده اند اگر مردن چرا اینقدر میترسید؟ یعنی شما میخواهید بگویید آقای روحانی بدون حمایت اصلاح طلب ها از آقای خاتمی و سیدحسن خمینی و عارف و قشر وسیع مردم خواهان افکار اصلاح طلبی میتوانستند 18 میلیون رای می آوردند؟بدون شک هرگز چون شانس آقای قالیباف برای رای آوردن و کسب پست ریاست جمهوری از جناب روحانی بسیار بیشتر بود و آقای روحانی تقریبا دو روز اخر فقط با حمایت سیدمحمد خاتمی و بقیه اصلاح طلبان مشخص شد رئیس جمهور میشوند.پخش کن تا بازم نظر بزارم
من نمیدونم این سجادی فر چرا دست از سر جوانان بر نمیداره .باباجون شما الان 40 سال سن داری !تو رو خدا ول کن....
یکی بیاد معنی و تعریف سن جوان رو بکنه .ما خسته شدیم از دست این 40 ساله ها ! امثال : سجادی فر و ( ع . ن ) و ... ، تازه جدیدا ( ص ) و ( ر ) و .....هم در جمع جوانان خودشون رو جا میدن
آقای حیدری که هر چه گشتیم پیدایت نکردیم تا در خدمتت باشیم . حالا این برادر یاسر یک چیزی گفت ابن دلیل نمیشه با لودر بری روی کل اصلاح طلبان فلک زده !
بیا باهم مناظره کنیم ببینیم کی فرمانده بعثی پشت پرده هست .
بگم خدا بعضی ها رو چکار کنه که باز هم بهانه بدست بعضی ها میدن !
کل آرای عارف 8درصد بود در نظر سنجی ها .ضمن اینکه حدود ده میلیون در انتخابات مشارکت نداشتند که همان اصلاح طلبان بودند که انتخابات را تحریم کرده بودند تازه باید آرای باطله را هم حساب کرد .در جامعه شناسی به این جریانی که در زنده و مرده بودنش شک دارید بدلیل عدم کارکرد و حیات مستقل ، مرده می گویند البته این نگرانی ممکن است به وصف حیات انگلی اش و آلوده کردن دیگران برگردد.نکته بعد رای تاکتیکی رای مقطعی است وگرنه در رفراندوم انصراف از یارانه ها در سال 93 بنا بر بعض پیش بینی ها باید بیش از 50 درصد انصراف می دادند
سلامبه نکات خوب و مهمی اشاره شده بود .عده ای خیال می کنند هر کاری در این مملکت کردند ، کردند وهیچ حساب و کتابی نیست .کشور و نظام و انقلاب را به زعم خود تا آستانه فروپاشی پیش بردند و امروز می آیند و می گویند بر گذشته صلوات .کی بود کی بود من نبودم !!!